.::ساز دل دریا::.
فقط بخاطر تو....::ساز دل دریا::.
فقط بخاطر تو...درباره من
بنام تنها پناه آشفتگان دیار سرنوشت.
بیاد او که علت زیستن است و غایت رفتن الهه دل است و هم دیده و به یاد یار که هم یاد است و هم یادگار.
سلام ای تنها بهونه واسه نفس کشیدن، هنوزم پر میکشه دل برای به تو رسیدن.
روزی که اولین بار نگاه آتشین عشق تو را دیدم ناگهان نگاه تو را مانند شراب گوارا نوشیدم.
دوغما گونون موبارک٬ آی منه مهریبان یار
قوربان اولوم من سنه٬ گوزلری جان آلان یار
شمعیوه پروانه یم٬ عشقیوه دیوانه یم
ایسته ییرم چوخ سنی٬ درده منی سالان یار.
خداوندا مرا بی یار مگذار، شبم بی مه کن اما تار مگذار، بگیر از من فروغ دیده ام را، ولی در حسرت دیدار مگذار.
این وبلاگ رو تقدیم میکنم به کسی که دوستش دارم...
امیدوارم از این وبلاگ خوشتون بیاد.
Only for your sake!
ادامه...
روزانهها
همه- جادوگر موبایل
- ¤هر چه میخواهد دل تنگت بگو...*دریا گوزه لیم سئویرم سنی
- ¤گل سرخ*مسافر کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم
پیوندها
- ¤دل گفت*محمد
- ¤چی میخوای بیا تو*مجتبی
- ¤جاده تنهایی*تمنا
- ¤بزرگترین سایت دانلود و ترفند*حسین
- ¤دختر پسرای ایرونی حرف دل
- ¤گذر عمر من*مهسا
- ¤بیا تو فقط بخند*سیداحمد مصطفوی
- ¤دنیای عشق*ساناز
- ¤شکست عشقی*محمد
- ¤اس ام اس و جک عاشقانه*محمد
- ¤پایگاه اطلاع رسانی فوتبال همدان*علی ثقفی
- ¤یادداشتهای سپید*مینا
- ¤عشقولانه*علی
- ¤دل نوشته های یک کولی*دل-زاد کولی
- ¤arshiya4
- ¤زیبا و آریایی*زهرا
- ¤راز غربت*دریا فراهانی
- *آی بیا sms*پسر بوکانی
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- فروردین 1391 1
- بهمن 1390 1
- مهر 1390 1
- مرداد 1390 1
- خرداد 1390 2
- اردیبهشت 1390 1
- فروردین 1390 1
- اسفند 1389 3
- بهمن 1389 1
- دی 1389 2
- آذر 1389 6
- آبان 1389 2
- مهر 1389 4
- شهریور 1389 4
- تیر 1389 4
- خرداد 1389 5
- اردیبهشت 1389 1
- دی 1388 4
- آذر 1388 4
- آبان 1388 9
- مهر 1388 4
- شهریور 1388 11
- مرداد 1388 3
- تیر 1388 5
- خرداد 1388 4
- اردیبهشت 1388 5
- فروردین 1388 8
- اسفند 1387 5
آمار : 85344 بازدید
Powered by Blogsky
شرط عشق
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد…
نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید…
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند…
مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید…
موعد عروسی فرا رسید...
زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود…
همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد …
20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود !
همه تعجب کردند و مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم."
دریا
جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:17 ب.ظ
جملت عالی بود گلم
مرسی عزیزم
میدونی قلب من انبوهی از غمه نمیدونی دوست دارم هرلحظه گریه کنم..........
عزیزم شرمنده
این دفعه بیام شاد مینویسم تا بخندی